تولد
عزیزمادر,روزی در فروردین 90فهمیدم خداجون به من لیاقت مادری داده،وقتی به پدرعزیزگفتم ازخوشحالی چشماش بارونی شدوازخوشحالی به نمازایستاد.مامی جون ازسختیهای که کشیدم برات نمیگم که ناراحت نشی( مادر به فدات ،فدای سرت که دوران بارداری سختی داشتم) فقط همه اون سختیها روبه امیدتولدت پشت سرگذاشتم .تا بیایی وبه آسمان زندگیمان نوردهی.
نفسم وسایل اتاقت روبه رنگ آسمان انتخاب کردیم که درآن بدرخشی ماه من!
عسلم ببخشیداتاقتون به وسعت قلبتون نیست ولی اینم ازخوش یمنی قدمای کوچولوت بودکه ماتونستیم این خونه روبه محض اینکه فهمیدیم شماتودل مامانی هستی بخریم .
ماه مامان انقدرخوش روزی بودی که بامامان حشی جون از هرچی خوشمون میومدکه برات بخریم روش عکس یک ماه داشت باورکن قشنگم انقدرذوق میکردم خداکنه خودتونم خوشتون بیاد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی