تصمیم مادرانه
نازنینم داشتم ازدست میدادم خنده های شیرینت رووقتی ازخواب بلندمیشدی .لحظه هایی که بادرآغوش کشیدنت خنده های بلندسرمیدادی.داشتم تمام عمرم رودریک لحظه ازدست میدادم.
بیماری شماتلنگری بودکه بفهمم زندگی من تویی .مگربرای چه کار میکنیم؟برای اینکه لذت ببریم ازمفیدبودنمان درزندگی .برای اینکه زیباترزندگی کنیم .دردانه ام هیچگاه کاری روانجام نده وقتی باعث میشه تکرارنشدنی ودوست داشتنی ترین لحظه هات رو ازدست بدی.پس لذت زندگیم تویی درنتیجه بایدبرای شما مفیدباشم .پس کارم رورهاکردم تاتکرارنشدنی لحظه های باتوبودنم روخاطره بسازم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی